این قافله سالار ندلرد
سقای علمدار ندارد
بر نیزه سر عشق نهادند
طاقت که دگر
زینب (ع)غمخوار ندارد
سر چون که به نزدیک بیامد
دیدند که خونیست
ستونی ز کجاوه
عشق تو شها
مرحم و انکار ندارد
برچسب : نویسنده : ehasannazemf بازدید : 201 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 15:06
تمام بغض من آنجاست
کنار رد پاهایت
میان خاطراتی که
مرور اش کردم هر ساعت
منم ، تنها ترین آدم
بدون تو که حوا ای
کدامین سیب را باید
ببویم تا شوم راحت
نگاهم کردی و گفتی
تو را با من که کاری نیست
تمام کار من بودی و من
در بند چشمانت
نمیخواهم شبی دیگر
تو را در خواب ودر رویا
بیا در صبح صادق باش
به تنهایی نکن عادت
برچسب : نویسنده : ehasannazemf بازدید : 198 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 15:06